بنام خدا
فاطمه(س) وعلی(ع)
فاطمه کسی است که با نه سا ل زیستن همگام با علی ،درگام گام علی ولحظه لحظه علی ،وتنفس علی وسرنوشت علی تاثیری جاودانه وملموس میکند.
فاطمه کسی است که تبسم را بر لبان علی نقش میبندد.
فاطمه کسی است که خستگی مجادله نابرابر علی را با حرامیان از سرانگشتان قلبش بیرون میکشد.
فاطمه کسی است که چهارچوبه خانه کوچک وصمیمی علی را بر دفتر تاریخ با خطوط ابدی ترسیم میکند.
فاطمه التیام بخش جگر دندان خورده علی است.
فاطمه کسی است که صبر رادر جان علی میریزد ومیوه حلم از چشمان او می چیند.
فاطمه عصاره مظلومیت علی است.
فاطمه اشک علی است ،قلب علی است.
فاطمه بعنوان تمامیت حسین(ع)
فاطمه بنیانگذارقیام حسین است.اوج طنین خروش حسین است، حسین در منی از حنجره مادر، فاطمه فریاد میکشد.
فاطمه آمیزه ی شکوهمندمظلومیت وفریاد حسین است.
فاطمه انگیزه غرورآمیز صبرحسین است، فاطمه حضور خدا در عاشوراست.
فاطمه ظهور جلوه حق در کربلاست.
فاطمه رغبت حسین برای لقای معشوق است.
فاطمه حلاوت شهادت است .
فاطمه قدرت گامهای حسین است.جوهرفریاد حسین است.
حسین فاطمه محض است و فاطمه، حسین محض وحسین بی فاطمه...
فاطمه (س) ومحمد(ص)
فاطمه افتخار محمد ونمونه اعلا وبارز دانشگاه محمد است.
محمد «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » را به دلگرمی فاطمه فریاد میکشد.
فاطمه کسی است که رضایت محمد در گروی رضایت اوست.
فاطمه بر گ برنده محمد در مقابله با جاهلیت وسبعیت وکفر است.
فاطمه تنها کسی است که پیامبر پس از هر جهاد طاقت فرسا به دیدار او میرود وخستگی را در عمق چشمان مهربان او گم میکند.
فاطمه همان کسی است که پیامبرش برترین زن در آفرینش نام نهاده وبه لقب عارفانه « ام ابیها» مفتخرش ساخته است.
فاطمه وخدا
به تحقیق میتوان گفت که یکی از زیباترین ،ملکوتی ترین ، مقدس ترین ودر عین حال دست نیافتنی ترین و ناشناخته ترین رابطه ها ، رابطه فاطمه با خداست.بنای آسمان وزمین وروشنایی ماه وخورشید وگردش افلاک و وسعت دریاها به اعتبار او وخاندان اوست.
وجود او بزرگترین و کافی ترین فلسفه آفرینش زن است همچنانکه وجود خاندان اوبهانه خلق آفرینش.
برای او همین افتخار بس که خداوند به پالایشش همت گماشته و پاکی را در وجودش به ودیعه نهاده است.
او مظهر عطوفت خداوند وسمبل رافت ومهر الهی است.
مگر نه اینکه در محشر مفتاح جنت در دستان مبارک فاطمه است واذن دخول بهشت ؛ رضایت ومحبت اوست؟!
برگرفته از
خداکندتوبیایی
سیدمهدی شجاعی
درپناه حق
بنام خدا
وکسی چه میدانست باتولدتو زینب!صبرنیز متولد میشود؟!؟!؟
کسی چه می دانست پیش از این ،صبر،حتی صبر ایوب دربرابر حلمی که امروز متولد میشودقطره ایست در برابر دریای حلم زینب؟!؟!؟!؟
میلاد عقیله ی عرب ،زینت پدر ،حضرت زینب کبری (س)مبارکباد
درپناه حق
خدایا تو خود میدانی که بسیار دوست میدارمت
میدانم که نیک میدانی باتو بودن برایم از هرچه غیرتوست شیرینتر است و بی تو روزم شب وشبم هماره ظلمانی است
ومیدانم که ساعات ولحظات بی تو بودنم سرشاراست از گناه وتو نیز اینرا میدانی
با خود می اندیشم که اگر یک لحظه فقط یک لحظه تو مرا به حال خود رها کنی چه میشود؟؟؟چه مصیبتی!
وای بر آن لحظه من
خدا ی من کاش میدانستم با اینهمه ناسپاسی که کرده ام چرا چرا تو باز دستانم را میگیری و آنهنگام که در لبه پرتگاه قرار میگیرم وآن لحظه که سنگریزه ها در زیر پایم میلغزند تو تویی که بهترینی مرا از سقوط حفظ میکنی
میدانم میدانم که تو خدایی تو بزرگی تو مهربانی تو ستارالعیوبی
اما نمیدانم با اینهمه خوبی تو، من چرا چنینم ؟چرا نافرمانی ات را میکنم؟ چرا دل نازنینانت را به درد می آورم؟
چرا بنده ی خوبی نیستم؟ چرا نمی توانم خود را در خیل منتظرا ن مهدی ات جای دهم؟
چرا هر جمعه که میشود باید شرمسارتر از جمعه قبل باشم واز دستان تهی وکوله بار بی توشه خود خجل باشم؟
نمیدانم نمیدانم...
خدایا! خدای من! محبوب من! دوست دارم دستانم تهی نباشد دوست دارم باکوله باری پر از توشه در خیل منتظران مهدی ات باشم
پس کمکم کن